مدل های سمعک یونیترون
زمان تجزیه تحلیل کوتاه برای فرکانسهای Ecochg در نظر می گیریم تا اولا موجهای III و V از ABR در پاسخهای الکتروکوکلئوگرافی دخالت نکنند، ثانیا دقت و وضوح اجزای الکتروکوکلئوگرافی بیشتر شود.
در اندازه گیری های AER قشری سمعک استارکی (cortical) ، زمان تجزیه تحلیل از 100 میلی ثانیه برای AMLR تا 700 میلی ثانیه (100 میلی ثانیه پیش تحریک و 600 میلی ثانیه، پس از تحریک) برای پاسخهای دیررس تر (نظیر ALR و P300) می باشد.
الکترودها: اصول کلی در مورد ارتباط مکان الکترودها و اجزای AER به شرح زیر هستند.
اصل اول: هر چقدر الکترود به خاستگاه آناتومیک پاسخ نزدیک تر باشد پاسخ بزرگتر خواهد بود. مثلا در الکتروکوکلئوگرافی ثبت سمعک فوناک از پرومونتواری 20 بار قویتر از ثبت از طریق لوبول یا ماستوئید خواهد بود.
اصل دوم: هنگام ثبت پتانسیل های far field از مکانهایی که نسبت به خاستگاه پاسخ فاصله برابر دارند (مثل ABR) جایگاه دقیق الکترود Noninverting خیلی حیاتی نیست.
هر جایی از خط وسط از Cz تا Fz پاسخ یکسانی خواهد داد. در ABR قرارگیری الکترود inverting روی لوبول نسبت به ماستوئید ترجیح دارد، است زیرا در این وضعیت موج I بزرگتر، ثبت می شود (تا 30 درصد). در این وضعیت آرتیفکت الکترومگنتیک با قرارگیری ویبراتور استخوانی روی ماستوئید کمتر ایجاد می شود – البته ممکن است دامنه موج V با قرارگیری الکترود inverting روی لوبول، اندکی کاسته شود.
هر دوی این مکانها، یعنی هم لوبول و هم ماستوئید، نسبت به فعالیت الکتریکی برخاسته از سیستم شنوایی (یعنی حلزون، عصب هشتم، و ساقه مغز تحتانی) فعال (Active) هستند، و نامیدن آنها با عناوین مرجع Reference یا خنثی (indifferent) صحیح نیست.
در صورتیکه از تعامل بین الکترود noninverting و لوبول، شکل موج دلخواه حاصل نشود، یا تشخیص امواج پس از I، دشوار باشد، جایگاه الکترودی noncephalic توصیه می شود. (زائده گردن)
اصل سوم: برای کاربردهای نرودیاگنوستیک، AMLR باید با الکترودهایی که روی هر منطقه سمعک یونیترون گیجگاهی آهیانه ای گذاشته می شود، ثبت گردد.